پیام استادعلی اکبرشکارچی درباره نقش استادسیدمصطفی سعیدی شاهنامه خوان برجسته کشور
جهان کشت زاری است با رنگ و بو درو مرگ و عمر آب و ما کشت او
شکاریم یک سر همه پیش مرگ سر زیر تاج و سر زیر ترگ
🔸بسیار متأسفم که دگر باره، ستارهای پر فروغ از آسمان هنر و فرهنگ ایران زمین: «آسید مصطفی سعیدی»، در ناباوری خاموش شد و اهالی فرهنگوهنر و مردم لرستان را در سوگ فرو برد.
🔹سرزمین لرستان همواره مهدِ حماسه و دلیری بوده است و به همین سبب مردمانش اُنس و الفتی دیرینه وپاینده با شاهنامهی حکیم توس و یلان نامدارش داشتهاند. بیدلیل نیست که شاهنامهخوانی و شاهنامهخوانان نزد آنان از قرب و منزلتی فراوان برخوردار بوده و هستند.
🔸استاد زندهیاد «آسید مصطفی سعیدی» پرورش یافتهی مکتب و اندیشههای انسانسازِ فردوسی بزرگ بود. او یکی از شایستهترین راویان حماسههای این گنجینهی کهن ایران زمین است، که با تعهدی عاشقانه، عمر خود را بر پای ترویج و آموزش آموزههای فردوسی نامدار نهاد .
🔹از دیر باز شاهنامهخوانی نزد مردمان زاگرس نشین، با سه شیوهی متداول بوده است. یکی؛ روخوانی نامهیباستان، بدون آهنگ. دوم؛ خواندن شاهنامه به طرزی آهنگین، که خوانندگان بر پایهی مقامات لُری و بختیاری میخواندند و سوم؛ نقالی، که آمیزهای است از دو شیوهی ذکر شده، بهعلاوهی استفاده از حرکات بدنی و نشان دادن شخصیتها در موقعیتهای مختلف داستان است.
🔸استاد فقید «آسید مصطفی سعیدی»،با نبوغی خارقالعاده، از هنر نقالی برای روایت داستانهای شاهنامه بهره میبرد. او سخنوری بی بدیل، تصویرسازی بیهمتا و چیرهدست و آوازخوانی سحرآمیز بود، که در کمال استادی حماسههای شاهنامه را ساحرانه در برابر چشمان مخاطبانش تجسم میبخشید.
🔹خداوندگار ادب فارسی، به او توانایی و استعدادی داده بود تا با تجسم پیروزی و شادمانی پهلوانان، حضار را غرق در شادی و هنگام درغلتیدنِ «گَوِ» نامداری به خاک، بینندگان و شنوندگان مجلس نقالی خود را در اندوهی عمیق فرو میبرد و این هنری است ناب، هنری که از یک هنرمند خلاق و نابغه برمیآید.
🔸هنر نقالی و شاهنامهخوانی از نسلهای بسیار دور، به شکل سینه به سینه و بهطور شفاهی مثل رودهای سزار و سیمره وکشکان در این سرزمین جاری بوده است. نقالی هنری است، که بیواسطه به مخاطب عرضه میشود و انسان رو در روی انسان، به نمایش میگذارد. از این رو این هنر تأثیرات عمیقی بر مخاطب میگذارد.
🔹دریغ و درد که چنین استاد هنرمندی، آنقدر که او در این سرزمین کشت،آشفتگی فرهنگی این دوران مجال نداد تا برداشت و رویش کند و بالندگی هنر خود را ببیند. هجوم سینما، تلویزیون و فضای مجازی بر هنر نقالی سایهای سنگین افکند و دایرهی علاقهمندانش را محدود کرد.
🔸افسوس و صد افسوس که امروز، بخش عظیمی از گوهر بیهمتای هنرِنقالی را با کالبدِ «آسید مصطفی سعیدی»، مانند پارهای از تن خود، به خاک میسپاریم. بیتردید آثار به جای مانده از ایشان و طومارهایی که در چند هزار برگ و سه مُجلد منتشر کرد، برای همیشه بهعنوان منبع آموزش نسلهای آینده خواهد گرفت و نامشان تا همیشه ماندگار خواهد ماند.
🔹من برای آن بزرگمردِ هنرمند و شاهنامهپژوه، آرامش روح میطلبم و ضمن همدردی با خانواده و بازماندگان محترم ایشان، به جامعهی هنری ایران و مردم عزیز لرستان تسلیت میگویم.
بدرود ای مرد صبور و بیادعا، بدرود ای پرورش یافتهی مکتب فردوسی. بدرود ای بزرگمرد عاشق و نغمهخوان.
👈علی اکبر شکارچی، سوم اسفند ۱۳۹۸ تهران ـ لواسان