نگاهی به تاریخچه سوگواری در ایران و شهر خرم آباد با معرفی هیات عزاداری شمشیر آباد
به کوشش حاج رضا صفی خانی
در سرزمین های اسلامی و بخصوص ایران اولین باری که عزاداری برای امام سوم شیعیان مرسوم شد در سالگشت حادثه عاشورا در زمان حکومت خاندان آل بویه بود .
«ای فرزندم به شیعیانم سلام مرا برسان و به آنان بگو، پدرم غریب و دور از وطن و در راه خدا شهید شد او را ندبه کنید و بر او گریه و عزاداری نمایید.»
این جمله ای است که بزرگ شهید دشت کربلا در آخرین لحظات، قبل از شهادت، خطاب به فرزندش امام زین العابدین(ع) گفت.
دستور امام بر زمین نماند و از عصر روز عاشورا تا همین امروز شیعیان شیفته امام حسین(ع) در سالروز شهادت او چون عزادارانی که تازه عزیزی از دست داده باشند، گریه و زاری میکنند. حضرت زینب(س) در کربلا و کوفه و شام، ام سلمه همسر پیامبر در مدینه، جابربن عبدالله انصاری در کربلا و آل بویه در ری اولین کسانی بودند که سنت عزاداری برای امام را در نقاط مختلف مرسوم کردند . پس از آنها عزای حسین هر روز و هر سال پر رونق، فراگیرتر و حزن انگیز تر شده است.
در سرزمین های اسلامی و بخصوص ایران اولین باری که عزاداری برای اباعبدالله الحسین(ع) مرسوم شد در زمان حکومت خاندان آل بویه بود. آل بویه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب بودند. تا پیش از آن عصر شیعه قدرت سیاسی را در دست نداشت و با به قدرت رسیدن آل بویه شیعیان توانستند عزاداری علنی داشته باشند و معزالدوله دیلمی که پایه گذار آل بویه عراق، خوزستان و کرمان بود دستور داد در روز عاشورا همه بازارها تعطیل شود و مردم در بیرون از منازل عزاداری کنند.
بنابراین تاریخنگاران معتقدند اولین دسته های عزاداری که به طور رسمی در خیابان ها با مرثیه خوانی و مقتل خوانی عزاداری کردند در این دوره اتفاق افتاد .
این نوع عزاداری تا پایان حکومت آل بویه مرسوم بود و با برآمدن سلجوقیان از تخت حکومت تقریباً ضعیف میشود.
پس از آن عزاداری در سالروز حادثه عاشورا از حالت رسمی و عمومی به خانهها و قلوب شیعیان عقبنشینی کرد تا اینکه حکومت قدرتمند صفویان ظهور کرد.
زمانی که شاه اسماعیل به کمک قزلباش ها در ایران به حکومت می رسد و دولت صفویه را تاسیس میکند برای اولین بار در تبریز مذهب شیعه را مذهب رسمی دولتش اعلام میکند و عزاداری امام حسین(ع) از همان تاریخ و دوباره به عنوان یک رسم رونق خاص می گیرد.
پس از صفویان در دوره های زندیه و قاجار نیز برپایی مراسم دهه محرم و عاشورا همچنان پر رونق باقی می ماند. به عنوان نمونه در دوره زندیه شخص کریمخان مقید و به آداب و مراسم مذهبی بود و به تقلید از شاهان صفوی در ماه محرم، دسته جات عزاداری را بر پا می کرد.
در دوره قاجار نیز که علمای بزرگ نفوذ فراوان داشتند و قاجاریه به تقلید از شاهان گذشته این مراسم گسترده شد. خصوصاً در عهد ناصری دهه اول محرم عزاداری و حرکت دسته ها در مساجد و تکایا و برگزاری مراسم دیگر به اوج خود رسید که عامل اصلی این امور علمای بزرگ شیعه بودند. که در تهران و شهرستانها این آیین را همراه با احکام و پذیرایی از عزاداران سیدالشهدا(ع) رواج دادند.
پس از قاجاریان و با به تخت نشستن رضا شاه، دوره رکود دستهجات و هیئتهای عزاداری شروع شد، در این دوره تکیهها بسته و عزاداری ممنوع شد و این رویکرد منجر به آن شد که گونه دیگری از عزاداری در قالب هیئتهای عزاداری خانگی رشد بیشتری کنند و این جلسات به صورت هفتگی یا ماهانه برقرار شود.
در دوره پهلوی دوم، اما محمد رضا شاه هرچه کرد نتوانست با قدرت و تاثیرگذاری هیئتهای مذهبی و دهه محرم مقابله کند، به گونه ای که باور بسیاری کلید انقلاب اسلامی از دهه ۱۳۴۰ و به ویژه محرم ۱۳۴۲ در ایران زده شد.
از آنجایی که مطالعه بر روی پیدایش هیئات مذهبی و همچنین هیئات سینه زنی شمشیرآباد نیاز به شناخت تاریخی از شهر خرمآباد و گسترش شهر از هسته اصلی آن (محله های درب دلاکان و پشت بازار) و به وجود آمدن محله های مختلف دارد در این راستا نگارنده ابتدا بر اساس مطالعات و تحقیقات محققین در کتب و مقالات مختلف مقدمه ای تهیه و سپس به تاریخچه هیئات سینه زنان جوانان هاشمی شمشیرآباد میپردازد.
شهر خرم آباد در دوره صفوی:
محدوده احتمالی شهر خرم آباد در عصر صفوی بر اساس آثار باستان شناسی مربوط به این دوره مشخص میشود در این دوره در شرق مجموعه قلعه فلک الافلاک مسجدی به نام مسجد غریبه ساخته میشود که اکنون تخریب شده است.
لذا محدوده احتمالی شهر در دوره صفوی تا حد رودخانه در شرق قلعه پیشنهاد می گردد و با گسترش شهر در دوره صفوی به جوانب شمال و جنوب نسبت به جوانب دیگر بسیار کمتر بوده است.
احداث پل گپ که ارتباط شهر با دو طرف رودخانه برقرار می کرده عامل اصلی گسترش شهر به سمت شرق و به طور کلی عامل توسعه و رونق شهر در این دوره بوده است.
متون دوره صفوی نیز رونق و آبادانی شهر خرم آباد را در این دوره تایید و از آن به عنوان «ولایتی به غایت معمور» معرفی کردهاند.( جزین لاهیجی ،۱۳۵ ۱۴۸ )
به هرحال خرمآباد در دوره صفوی بزرگتر از شهرهای مجاور بوده است.
دیگر اثر فوق العاده مهم دوره صفوی که جنبه شهری – تجاری داشته کاروانسرایی است مشتمل بر یک صد حجره که توسط میرزا حسین مظفر الملک در محله علی آباد واقع در شرق رودخانه احداث میشود این کاروانسرا که اکنون از بین رفته به طور چشمگیری بر مبادلات تجاری و رونق شهر می افزاید.
نتیجه آن که با ایجاد پل گپ که زمینه گسترش شهر به جانب شرق رودخانه فراهم شد.
و با توجه به وجود چنین کاروانسرایی در این محله که اکنون به نام محلات باغ دختران و شمشیرآباد مشهور است به احتمال محدوده شهر در دوره صفوی تا این منطقه ادامه داشته است.
دوره قاجار:
محدوده دقیق شهر خرم آباد در دوره قاجار با در دست داشتن نقشه سال ۱۳۷۰ هجری قمری مشخص شد که در این دوره تقریباً همان توسعه شرقی در دوره صفوی را شامل می شود و گسترش چندانی نداشته است. دوره پهلوی:
در دوره پهلوی اول به واسطه ایجاد جاده جنوب به مرکز توسعه شرقی شدت یافته بعد از اینکه راه خرم آباد – دزفول افتتاح گردید جاده را از میدان یادبود (بسیج) مستقیماً به سنگ نوشته و منار کشیدند و شمشیرآباد کنونی به وجود آمد.
در آن موقع به علت اینکه یک نفر ارمنی به نام کاسپاریان رستورانی در شمشیرآباد داشت به شمشیرآباد کاسپاریان می گفتند. بعداً یاور شمشیر وزیری رئیس گردان مستقل نمره ۷ ممتحفظ جاده خرم آباد ، دزفول شوش، شوشتر، بهبهان و محمره در محل کاسپاریان ساختمان هایی ایجاد نمود و خودش هم در محل بود به شمشیرآباد معروف شد.
شمشیری اولین کسی بود که در شمشیرآباد (کاسپاریان) ساختمانی ساخت و این منطقه به نام او معروف گردید. با توجه به مطالب فوق گسترش شهر خرم آباد از زمان صفویه از طرف شرق رودخانه و به واسطه پل صفوی (گپ) مسلما محله علی آباد (شامل باغ دختران و شمشیرآباد کنونی) به وجود آمده و با توجه به اعتقادات راسخ شیعی مردم خرمآباد قطع و یقین عزاداری در این محله مانند دو محله اصلی شهر (درب دلاکان و پشت بازار) در قالب هیئتهای مذهبی و سینه زنی از دوران صفوی شکل گرفته است.
اما در اواسط دوران پهلوی و به واسطه شدت گسترش شهر به سمت شرق و ایجاد راه جنوب به مرکز و با شکلگیری محله شمشیرآباد ۱۳۱۰ مرحوم حاج ابوالقاسم صفی خانی (خاکی) (که قبلاً در محله درب دلاکان سکنی داشته اند و در آنجا در ایام محرم دهه محرم به واسطه سنت خانوادگی و موروثی هر ساله مراسم روضه و عزاداری سرور و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) را برپا و سقاخانه دایر مینمودند.)
به محله شمشیرآباد نقل مکان نموده و در کوچه یخچال (انتهای پل قدیمی، پل گپ) حد فاصل بین شهربانی و کوچه ارزاق تا شمشیرآباد، سربالایی شیبداری وجود داشت در شمشیرآباد ساختمان های محدودی از جمله پمپ بنزین و گاراژ فولادی ،چند رستوران و اصطبل درشکهچی ها و سمت چپ به طرف پل کرگانه حمامی در گودی به نام حمام حاجی پاپی بود از حمام حاجی پاپی و نبش مسجد مرحوم حاج سلاحورزی کوچه باریکی به نام کوچه یخچال با ساختمان های کاه گلی شمشیرآباد را به میدان مجسمه (آزادی فعلی) مرتبط می ساخت . کوچه یخچال بعداً تعریض و به نام خیابان مولوی درآمد، البته کوچه باریکیدر سمت شمالی منشعب بر خیابان مولوی افرادی با انتقال آب به یک کانال در فصل زمستان یخ زده و بر روی آن پوششی از کاه و سپس کاه گل عایق کاری نموده و در فصل بهار و گاهاً تابستان به وسیله اره یخ بریده و به فروش میرساندند، اسکان یافتند بلافاصله با توجه به عشق و ارادت به ائمه اطهار(ع) خصوصاً ساحت مقدس آقا عبدالله عبدالله الحسین (ع) در ایام مختلف مجالس عزاداری و در ایام ولادت ائمه اطهار خصوصا نیمه شعبان و ۱۳ رجب مراسم جشن برگزار و با اهتمام بزرگان و هم محله ای های علاقه مند به برگزاری عزای حسین بن علی علیه السلام در همان سال هیئت سینه زنان شمشیرآباد را بنیان نهادند.
ابتدا این تشکل مذهبی با نام « هیات سینه زنان حسین بن علی سیدالشهدا شمشیرآباد» نامگذاری گردید و در ایام محرم به صورت خانگی و دسته روی در محله و گاهاً حضور در مسجد جامع خرم آباد و با نوای مداحان مختلف مراسم برگزار میکردند.
در دهه ۲۰ با شکلگیری هیئات مختلف زنجیر زنی و با وجود سه هیات بزرگ و قدیمی محله های پشت بازار ،درب دلاکان و شمشیرآباد و رسمیت یافتن عزاداری و اجازه دسته روی در سه شب هشتم، نهم و دهم و روز عاشورا توسط دولت وقت هیئت شمشیرآباد قوت بیشتری گرفته و از آنجایی که دامنه حضور مردم محله از ابتدای پل بزرگ ( پل صفوی) باغ دختران، کوی علیآباد، کرگانه و محله کورش (اسد آبادی) در هیات بزرگ شمشیرآباد گسترش پیدا کرده بود . این هیئت ساختار منسجم تری پیدا کرده و به نام هیئت سینه زنان جوانان هاشمی شمشیرآباد تغییر نام و با مداحی مرحوم محمد رایگان و با حضور چند هزار نفری در مراسمات به شکل بسیار منظم و مدیریت شده ای عزاداری نموده و همین امر باعث شد که به عنوان یکی از تاثیرگذارترین هیئات مذهبی استان شناخته شود .
در دهه ۵۰ از درون این هیئت یک هیات به نام هیئت سینه زنان بنی هاشم مولوی منشعب گردید. اما تاثیر چندانی بر ساختار اصلی هیئت نگذاشته و کماکان تا زمان پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی هیئت سینه زنان جوانان هاشمی شمشیرآباد زبانزد خاص و عام بود.
یکی از مهمترین دلایل انسجام هیئت مداح شاخص و شاعر و فرهیخته مرحوم محمد رایگان و وجود بزرگان و ریش سفیدان و معتمدین محله و همچنین مشارکت پرشور جوانان در مدیریت هیئت و مسئولیت پذیری آنان در انجام امور بود.
هر ساله یک ماه قبل از محرم جلسه ای در سقاخانه مرحوم حاج ابوالقاسم صفی خانی (حسینیه فعلی واقع در خیابان مجاهدین اسلام) برگزار و معتمدین محله و موثرترین هیات با مشارکت یکدیگر و تفویض مسئولیت های مختلف به افراد از جمله تدارکات، همانند دسته ها، تهیه و نگهداری چراغ های پایه بلند، طوری، سیستم صوتی، چلچراغ و علم و … عاشقانه آماده ورود به ماه محرم می شدند، نصب پلاکارد در خیابان مولوی و مجاهدین اسلام تا پل بزرگ از مهمترین کارهای ورود به ماه محرم بود و خرید امکانات و تجهیزات هم قبل از ماه عمدتاً از بازار تهران انجام میپذیرفت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هیات وارد تحولات جدیدی گردید که مهمترین آن انشعابات مختلف از درون آن بوده است. هیات ۷۲ تن اسدآبادی، هیات پل بزرگ و چند هیات دیگر از آن جدا شده و مستقلا عزاداری می نمودند.
در سال ۵۹ با دامن گیر شدن اختلافاتی در محله شمشیرآباد، با تعصب و غیرت جوانان محل و تعدادی از خانواده های اصیل و علاقهمند از جمله خانوادههای کمالوند، عابدینی و کاوه و … (که هم اکنون عضو هیات امنا هیات می باشند) و با پیگیری و هدایت و مدیریت مرحوم حاج ابوالقاسم صفی خانی (سرپرست هیات) و حمایتهای بیدریغ مرحوم حاج غلامحسین وجودی که در آن مقطع مسئولیت هیئات مذهبی شهرستان خرمآباد را به عهده داشتند مجدداً هیات جوانان هاشمی شمشیرآباد جان تازه ای گرفته و در همان سال با مداحی جناب آقای داریوش رحیمی مداح برجسته شهرمان فعالیت و عزاداری نمودند، با اصرار مرحوم رحیمی پدر جناب آقای داریوش رحیمی که خود از قدما و بزرگان هیات شمشیرآباد بوده و موسسه هیات ۷۲ تن محله اسدآبادی نیز می باشند جناب آقای داریوش رحیمی از هیئت جوانان هاشمی به هیئت ۷۲ تن هجرت نموده و از آن زمان تا به حال مداح شایسته آن هیات می باشند پس از آن از سال ۶۱ با حضور مداح جوان و مخلص اباعبدالله الحسین علیه السلام جناب آقای دولت مراد کرم الهی و با حضور عاشقانه بسیاری از جوانان و بزرگان و مردم شریف محله قدیمی شمشیرآباد پرچم این هیات معظم برافراشته نگه داشته شده و هر ساله این عزیزان با حضور پرشور خود خالصترین، پر شورترین و با نظم ترین عزاداری را در شهر خرم آباد و جایگاه ولایت را به منصه ظهور می رسانند.
ظهور خودجوش هیات سینه زنان جوانان هاشمی شمشیرآباد مدیون حضور بزرگان، جوانان و عاشقانه این محله قدیمی بوده و تداوم این فعالیت دینی و مذهبی نیز با وجود دلسوختگان و عاشقان اباعبدالله الحسین است که مخلصانه با حضورشان، زحماتشان و اخلاص شان نام هیات را بر تارک عزاداران حسینی خوش درخشانده اند .
زنده یاد محمد رایگان درجوانی وپیری نخستین گوینده بی سیم رادیوونوحه خوان قذیمی هیات شمشیرآبادقدیم