مدتی است که کهن شهر خرمآباد با بیتدبیری برخی از مسؤولین همراه است که هیچ تعصبی به پیشینه این شهر ندارند و تنها به فکر پر کردن کارنامهای به ظاهر دهن پر کن هستند؛ کارنامهای که روزگارانی به عنوان لکه خیانت به این دیار و مردمش از آن یاد خواهد شد.
جهان و هر چه در اوست بین به چشم یقین
چو حلقهاند و نگین ملک خرمآباد است
(معینالاسلام- شاعر خرمآبادی دوره قاجار)
چو حلقهاند و نگین ملک خرمآباد است
(معینالاسلام- شاعر خرمآبادی دوره قاجار)
کمی به عقب برگشته روزگاری که سرلشگر شهید صیاد شیرازی با دیدن تخریب فضای هنگ پیاده خرمآباد در حضور کارشناسان میراث فرهنگی دستور داد تا بقیه این فضا تخریب نگردد و برای آیندگان بماند با آنها هم عدهای تازه به دوران رسیده به بهانه ایجاد دانشگاه، تاریخ را بر باد دادند یک دهه بعد با انتقال و تخریب ساختمانهای ناموزون فهمیدند که چه اشتباه و جرمی را در محکمه آیندگان به نام خود ثبت کردند؛ و یومالحساب باید در نزد آن آفریدگار گیتی جوابگوی همهچیز باشند. مصیبتی که بر سر باغ فلاحت که از هفت باغ مشهور دوران مظفری است به بار آوردند و حتی پس از ثبت ملی این اثر باز هم به این نیم باغ چشم طمع دارند، باغهایی که میتواند همچون باغموزه اصفهان، شیراز و دیگر شهرهای توسعهیافته گردد و منبع درآمد اولیا امور شود جای ابهام و سؤال دارد که چه منافعی در پشت این جریانهاست که وقتی جایگاه عزاداری دیرینه خرمآباد ثبت شود برخی به دنبال کرایه دادن فضای تاریخی آن میافتادند.
چه نیکوست زمامداران این خطه به فکر حظ معنوی مکانهای تاریخی باشند نه حظ شکمی و اغذیهفروشی و خوابگاه عدهای! موزه مردمشناسی و فرهنگ عاشورایی و موزه خط و اسناد تاریخی باستانشناسی را میتوان در همین نقطه برپا کرد که مفهوم فلکالافلاک و میراث معنوی و باستانی هر دو تداعی شود تا جهانیان به جایگاه رفیع مدنیت این سرزمین پی ببرند!
اگر پول خرید هست خانههای اطراف سنگنبشته را بخرید تا این منشور چهارگوش سنگی منحصربهفرد که در ورودی شهر شاپور خواست قرارگرفته و قانونمداری و مدنیت اسلامی دوران خود را فریاد میزند بهخوبی سیاحان و مسافران ببینند. خانه شیخ عبدالرحمن لرستانی آن مبشر مشروطهخواه را به خانه مشروطیت در این عصر اصلاحخواهی و قانونمداری همچون خانه مشروطه تبریز، اصفهان تبدیل کنید. خانههای کج و مواج اطراف گرداب نهرهای منشعب را میتوان خرید و موزه آب را از مجموعهای از ظروف تاریخی در کنار این فضای باستانی ایجاد کرد. همه میدانیم گنج در خرابه است!
اگر پول خرید هست خانههای اطراف سنگنبشته را بخرید تا این منشور چهارگوش سنگی منحصربهفرد که در ورودی شهر شاپور خواست قرارگرفته و قانونمداری و مدنیت اسلامی دوران خود را فریاد میزند بهخوبی سیاحان و مسافران ببینند. خانه شیخ عبدالرحمن لرستانی آن مبشر مشروطهخواه را به خانه مشروطیت در این عصر اصلاحخواهی و قانونمداری همچون خانه مشروطه تبریز، اصفهان تبدیل کنید. خانههای کج و مواج اطراف گرداب نهرهای منشعب را میتوان خرید و موزه آب را از مجموعهای از ظروف تاریخی در کنار این فضای باستانی ایجاد کرد. همه میدانیم گنج در خرابه است!
رونق این آثار محلی برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی است بهعنوان نمونه ساختمان سرباز گمنام میتواند به یادمان شهدای هشت سال دفاع مقدس شامل رزمندگان، نظامیان و مردمان بیگناه و مظلوم لرستان تبدیل شود یا محل بیسیم قدیمی که در ساختمانهای کهن هنگ سوار بر پا بوده و نیز بنای نخستین رادیوی خرمآباد در ماسور به موزه فیلم و آثار دیداری و شنیداری یکصد سال اخیر لرستان تبدیل گردد.
آیا نمیتوان بنای بیمارستان عشایر را تبدیل به موزه طبابت و پزشکی سنتی و نوین لرستان کرد و محل گردشگری و تفرجگاه شود یا باغموزه گلها را در کنار آسیاب و گرداب سنگی و باغ پرندگان را در مجموعه باغهای فلاحت و کشاورزی برپا کرد. هر چند نهر گرداب، نهر ناصری، نهر شاه جو و سنگچینها و دیوارهای قدیمی آنان و مسیر آب از آغاز تا پایان شهر را میتوان در کنار بافت قدیمی یا درختان زیبا به یک موزه آب طبیعی تبدیل نمود و یا همین مکان ثبتشده جایگاه ولایت و سربازخانه که از دوران صفوی تا به امروز بزرگترین هیأت عزاداری حسینی بازار خرمآباد را داشته و تعزیهها در آن برپا شده است.
با تبدیل سربازخانه به موزه مردمشناسی و فرهنگ عاشورایی اسناد و ماکتهای آداب و رسوم اسناد خطی و تصویری همچون مراسم تراش عباس، طوقگردانی، شام غریبان، چهلمنبر، گلمالی و … را بهصورت یک آئین ملی همچون قالیشویی مشهد، اردهال و طشتگردانی به عنوان میراث معنوی ملی ثبتشده و نمایش داد، آنوقت خواهیم دید که چگونه فرهنگ دینی مردم لرستان به نمایش درآمده است. متأسفانه بهجای آن که بافتهای قدیمی با هویت فرهنگی ملت ایران همخوانی داشته بدون مطالعه و از سر رفع تکلیف و درآمدزایی فوری به غذاخوریهای بیربط و پیتزا و غذای فوری فروشی تبدیل میشود نه به موزههای عینی تا مردم جهان و ایران از آن بهره بصری و معنوی ببرند نه بهره زودگذر! چرا باید کتیبهها و گنجینه عظیم و چندین هزارساله موزه فلکالافلاک که مظهر باور و اعتقاد و اقتصادمحوری لرستان باستان بوده به نمایش در نیایند؟!
آیا نمیتوان بنای بیمارستان عشایر را تبدیل به موزه طبابت و پزشکی سنتی و نوین لرستان کرد و محل گردشگری و تفرجگاه شود یا باغموزه گلها را در کنار آسیاب و گرداب سنگی و باغ پرندگان را در مجموعه باغهای فلاحت و کشاورزی برپا کرد. هر چند نهر گرداب، نهر ناصری، نهر شاه جو و سنگچینها و دیوارهای قدیمی آنان و مسیر آب از آغاز تا پایان شهر را میتوان در کنار بافت قدیمی یا درختان زیبا به یک موزه آب طبیعی تبدیل نمود و یا همین مکان ثبتشده جایگاه ولایت و سربازخانه که از دوران صفوی تا به امروز بزرگترین هیأت عزاداری حسینی بازار خرمآباد را داشته و تعزیهها در آن برپا شده است.
با تبدیل سربازخانه به موزه مردمشناسی و فرهنگ عاشورایی اسناد و ماکتهای آداب و رسوم اسناد خطی و تصویری همچون مراسم تراش عباس، طوقگردانی، شام غریبان، چهلمنبر، گلمالی و … را بهصورت یک آئین ملی همچون قالیشویی مشهد، اردهال و طشتگردانی به عنوان میراث معنوی ملی ثبتشده و نمایش داد، آنوقت خواهیم دید که چگونه فرهنگ دینی مردم لرستان به نمایش درآمده است. متأسفانه بهجای آن که بافتهای قدیمی با هویت فرهنگی ملت ایران همخوانی داشته بدون مطالعه و از سر رفع تکلیف و درآمدزایی فوری به غذاخوریهای بیربط و پیتزا و غذای فوری فروشی تبدیل میشود نه به موزههای عینی تا مردم جهان و ایران از آن بهره بصری و معنوی ببرند نه بهره زودگذر! چرا باید کتیبهها و گنجینه عظیم و چندین هزارساله موزه فلکالافلاک که مظهر باور و اعتقاد و اقتصادمحوری لرستان باستان بوده به نمایش در نیایند؟!
اگر قراول خانه پادگان در کنار اداره پست سابق و فضای گلستان ارم و سربازخانه و سیوسه پل خرمآباد را که طاقهایش زیر خاک رفته را احیاء نموده و توریسم و گردشگر با دیدن مغازههایی که لباس و اشیاء و عکسهای تاریخی را میفروشند، مطمئن باشیم مدرنیته را عینی کردیم. باید بدانیم این سخن نغز را که «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد» گنجینه هزاران ساله و مخزن هنر در حال نابودی است.
مسیر رودخانه از شمال تا فرودگاه اگر زیباسازی شود میتوان با مهارتهای فنی دنیای قانونمند امروز مسیری برای قایقسواریهای و نمایش زیباهای شهر گردد متأسفانه حتی به فکر بناهای همچون قدیمیترین کارخانه یخ نیستم که همین هم میتواند بُعد گردشگری پیدا کند، فقط نگاه لحظهای و مقطعی میکنیم. عمارت مالیه میتواند به موزه اسناد ماندگار دیوانی تبدیل گردد. ولی جملگی دلخوش به زدن بنرها و عرض تبریکها هستند و هرکس هم جرم تخریبها را به گردن دیگری میافکند اگر مغول و بیگانگان بر سرزمین ما تاختند خودی نبودند اما خودی است که رنجنامه و سوگنامه خرمآباد را دوچندان میکند چون که حافظ فرمود
من از بیگانگان هرگز ننالم
که هرچه کرد با من آن آشنا کرد
اینجا خرمآباد است مرکز سرزمین زاگرس؟!
مسیر رودخانه از شمال تا فرودگاه اگر زیباسازی شود میتوان با مهارتهای فنی دنیای قانونمند امروز مسیری برای قایقسواریهای و نمایش زیباهای شهر گردد متأسفانه حتی به فکر بناهای همچون قدیمیترین کارخانه یخ نیستم که همین هم میتواند بُعد گردشگری پیدا کند، فقط نگاه لحظهای و مقطعی میکنیم. عمارت مالیه میتواند به موزه اسناد ماندگار دیوانی تبدیل گردد. ولی جملگی دلخوش به زدن بنرها و عرض تبریکها هستند و هرکس هم جرم تخریبها را به گردن دیگری میافکند اگر مغول و بیگانگان بر سرزمین ما تاختند خودی نبودند اما خودی است که رنجنامه و سوگنامه خرمآباد را دوچندان میکند چون که حافظ فرمود
من از بیگانگان هرگز ننالم
که هرچه کرد با من آن آشنا کرد
اینجا خرمآباد است مرکز سرزمین زاگرس؟!
البته آن روزی که سنگنبشته را بریدند و به کنار جادهای افکندند باید میدانستیم اینان که با منشور تاریخی این شهر اینچنین رفتار میکنند، فردا روز با بافتهای دو سده اخیر چه خواهند کرد؟!
منافع اسلامی و ایرانی ملت ما همواره به هویت تاریخی ما گرهخورده است. داشتن بنای تاریخی خانه مشروطیت، باغموزه طبیعی فلاحت، سایت کامل فلکالافلاک که سالهاست محدوده آن را سازمانهای فرهنگی و جهانی تا شعاع شهر باستانی و چهارراه بانک و عرصههای نوین و کهن دانستهاند خیلی مضحک است آنان را به دست خود از ثبت علمی خارج ساخته و به کرایه یا فروش موقت برسانیم!
نیاییم بیخردی عدهای را بهپایخود ثبت کنیم همهچیز در این کهن دیار هست از تاریخ تا طبیعت از میراث باستانی تا میراث معنوی بفرموده حضرت علی (ع) مسئولیتها محل آزمایش است.
منافع اسلامی و ایرانی ملت ما همواره به هویت تاریخی ما گرهخورده است. داشتن بنای تاریخی خانه مشروطیت، باغموزه طبیعی فلاحت، سایت کامل فلکالافلاک که سالهاست محدوده آن را سازمانهای فرهنگی و جهانی تا شعاع شهر باستانی و چهارراه بانک و عرصههای نوین و کهن دانستهاند خیلی مضحک است آنان را به دست خود از ثبت علمی خارج ساخته و به کرایه یا فروش موقت برسانیم!
نیاییم بیخردی عدهای را بهپایخود ثبت کنیم همهچیز در این کهن دیار هست از تاریخ تا طبیعت از میراث باستانی تا میراث معنوی بفرموده حضرت علی (ع) مسئولیتها محل آزمایش است.
بدانیم همه بناهای متأخر و کهن را میتوان ماندگار کرد که منابع درآمد گردد …
در خاتمه به قول آن عزیز سفر کرده صفای لرستان
درد شهرم نه ده و صد نه هزاره
که بوه ام درد بس که زیاد نمووه بشمارم
که بوه ام درد بس که زیاد نمووه بشمارم
نه دِ اُو باغ اُمید هَمه جا پُر گُلم
نه د ای وادی پُر مُحنت پیکل زارم
نه د ای وادی پُر مُحنت پیکل زارم
گر چه عمری و ستمکاری ایام گذشت
سی صفای سحری روز و شو میسپارم.
سی صفای سحری روز و شو میسپارم.
سید محمد سیفزاده
تهیهکننده، کارگردان، مولف و فیلمساز