خانه / اخبار / کاشی های میراث کجا رفتند؟

کاشی های میراث کجا رفتند؟

در زمان مسئولیت زهرا احمدی پور معاون وقت رئیس‌جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در سال ۱۳۹۵، برای حفظ میراث فرهنگی ناملموس و معنوی مناطق مختلف کشور، طرحی با عنوان «کاشی ماندگار» به تصویب رسید.

 

در این طرح مقرر شد با هدف پاسداشت شخصیت‌ها و چهره‌های فرهنگی و ماندگار، در ورودی و سرِ کوچه‌ها و محل زندگی این شخصیت‌ها، کاشی‌هایی مزین به تصویر و خلاصه‌ای از شرح فعالیت آن‌ها نصب شود.
بنابراین به هر استان ۵ سهمیه اختصاص داده می‌شود؛ خوشبختانه با توجه به تعداد فراوان شخصیت‌های تأثیرگذار در حوزه فرهنگ و هنر در لرستان و رایزنی افراد دلسوز و فرهنگ دوست استان، علاوه بر سهمیه قبلی،۵ سهمیه دیگر به لرستان اختصاص می‌یابد.
به این ترتیب اسامی ۱۰ شخصیت لرستانی شامل حمید ایزدپناه، علی‌اکبر شکارچی، ایرج کاظمی، سکندرامان الهی بهاروند، علی‌محمد ساکی، سید فرید قاسمی، مهرداد اوستا، عبدالحسین زرین‌کوب، سید جعفر شهیدی و سید محمد سیف زاده به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال می‌شود.
سازمان میراث فرهنگی کشور نیز به جهت قدرشناسی، وظیفه‌شناسی و معرفی محل سکونت هنرمندان و اهالی فرهنگ لرستان، اقدام به تهیه و طراحی کاشی‌های منقوش به تصویر این شخصیت‌ها کرده و آن‌ها را به لرستان ارسال می‌کند.
حال با گذشت حدود ۳ سال از تاریخ ارسال کاشی‌های مزبور، نه‌تنها هیچ‌کدام از آن‌ها بر سر کوچه‌های محل زندگی این اهالی هنر نصب نشده که از سرنوشت «کاشی‌های ماندگار» اطلاع دقیقی در دست نیست!
از این جمع ۱۰ نفره که حالا دیگر ۶ نفر از آن‌ها در قید حیات نیستند، تنها کاشی ماندگار علی‌اکبر شکارچی در محل زندگی او نصب‌شده که آن‌هم با همت میراث فرهنگی استان تهران انجام شده است.
در خصوص سرنوشت ۹ کاشی ماندگار دیگر، سازمان میراث فرهنگی تأکید دارد که کاشی‌ها را به مقصد میراث فرهنگی لرستان ارسال کرده و محموله فرهنگی تحویل دبیرخانه میراث فرهنگی استان شده و این در حالی است که افراد مسئول و مرتبط در این قضیه در میراث فرهنگی لرستان می‌گویند که هیچ‌گاه این کاشی‌ها را تحویل نگرفته‌اند!
یکی از افراد مطلع در این زمینه با بیان این که در سه سال گذشته بارها موضوع را از سازمان میراث فرهنگی کشور پیگیری کرده است، به نگارنده گفت:«مسئولان این سازمان در مرکز، در این مدت بارها بر این موضوع صحه گذاشتند که محموله یادشده تحویل اداره کل میراث فرهنگی لرستان شده است ولی در استان قضیه را به کل منکر شده و حاشا می‌کنند.»
این کارشناس میراث فرهنگی اضافه کرد:«قرار بر این بود که بدون آن که نام کوچه و محله‌ای تغییر کند، کاشی منقوش به تصویر این پیشکسوتان فرهنگ و هنر در ورودی محل زندگی آن‌ها نصب شود.»
البته ظاهراً برخی افراد و گروه‌های غیررسمی در میراث فرهنگی لرستان که در قوم سازی و جعل میراث مشترک مردم لرستان ید طولایی دارند، در این زمینه کارشکنی‌های زیادی کرده‌اند!
سرنوشت این محموله از دو حال خارج نیست؛ یا ارسال‌شده و یا نشده است، اگر ارسال شده که مسئولان میراث فرهنگی استان برای نصب آن‌ها در مکان‌های موردنظر اقدام کنند و اگر نشده که کارگروهی برای پیگیری این موضوع تشکیل داده و باقیات‌صالحاتی از خود برجا بگذارند و به‌پاس سال‌ها تلاش این افراد در جهت اعتلای فرهنگ و هنر مردم لرستان و قوم لر، «کاشی‌های ماندگار» آن‌ها را طراحی و در نهایت نصب کنند.
تاریخ و فرهنگ لرستان و کشور مرهون تلاش افرادی از این دست است و ما باید قدردان آن‌ها باشیم؛ آثار به جا مانده از شخصیت‌های مذکور حالا از منابع معتبر و دست اول برای لرستان پژوهان، دانشجویان و علاقه‌مندان به تاریخ، هنر و فرهنگ این استان است.
متأسفانه بحران هویت دامن‌گیر بخش اعظمی از جامعه شده است؛ علاوه بر هجمه و تبلیغات رسانه‌ای شدید یا به‌اصطلاح «پروپاگاندا» بیگانگان به‌منظور رخنه به تفکرات سیاسی و عقیدتی به‌ویژه قشر نوجوان و جوان جامعه، آشنا نبودن نسل آینده‌ساز استان و کشور با پیشینه و تاریخ و فرهنگ خود از دلایل عمده این بحران اجتماعی است؛ بی‌شک ترویج بی‌رویه و سریع سبک زندگی غربی در سال‌های اخیر از آثار این رخنه فرهنگی و رسانه‌ای است.
باور دارم که تک‌تک آحاد جامعه و به‌خصوص نسل نوجوان و جوان اگر با پیشینه، تاریخ، فرهنگ، هنر و مفاخر خود آشنا باشند، دچار بحران هویت و استحاله فرهنگی نخواهند شد؛ در این میان نصب تندیس، سردیس و کاشی ماندگار مفاخر، مشاهیر و معاریف لرستان در کوچه‌ها و معابر شهرهای استان، گامی کوچک برای پاسداشت و قدردانی از سال‌ها زحمت و مرارت این افراد در راستای تعالی فرهنگ، تاریخ و هنر این سرزمین خواهد بود.
در جامعه‌ای که بزرگان مورداحترام باشند خیلی از آسیب‌ها و بداخلاقی‌ها کاهش خواهد یافت؛ فرهنگ «بزرگ‌تر و کوچک‌تر» یا به قول لری خودمان «گپ و کوچِک و کَلِین وگجر» گم شده جامعه ایرانی در عصر حاضر است، اگر بزرگانمان را تکریم کنیم، فرزندانمان نیز تکریم و احترام به بزرگ‌ترها و پیشکسوتان را فرا خواهند گرفت.
به قول زنده‌یاد سهراب سپهری «بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم.»

 

مصطفی رباطی/ یافته

این مطلب هم بخون

سلامی دوباره به سنگ سلام گاه

درآمدی برسنگ پیداشده سلام گاه باسلام تاآنجاکه بنده درجریان هستم چندسال قبل این سنگ مفقودشد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *